کاش می شد همه چیزهای خوب دوباره بر می گشت ....
--------------------------------------------
یه وقتایی اونقدر دلت تنگه
که نمی دونی چکار کنی ...
همه چیز خوبه ... همه تقریبا خوبن ....
..............
...............
...............
.......................
الهی به خیر بگذرد ....
چقدر حیفه که دیگران نمی گذارند کمی خیالت راحت باشد ...
نمی دونم چرا یادم اومد به آهنگ دنیای این روزای من داریوش ....
....
دلم تنگه ... مثل خیلی وقت ها ... منتظرم تا روزی که همه ی غصه ها تموم بشه ... شادیهای فراوان برسند
برم دو رکعت نماز بخونم با سوره های قل اعوذ برب الناس و قل اعوذ برب الفلق و در قنوت سوره ی
والعصر .... و مثل همیشه بخوانم ان مع العسر یسری فان مع العسر یسری .. و منتظر شنیدن صدای
"یک رفیق روزهای تنگ " شوم ......
به دعایی مهمانم کنید با یک فنجان چای کمرنگ یا نسکافه زیر یک درخت بید مجنون .. یا کنار یک کلبه در
یک دشت گسترده
با.........همه ......
تا همه خوش باشند و ماهم با هم چای یا قهوه بنوشیم و به خوشی آنها خوش . انشاء الله ..
به امید روزها ی خوب زندگی ....
راستی رفیق روز های تنگ چند نفر هستید ؟؟(یا بهتره بگم هستیم ؟؟؟؟؟!!!!)
پی نوشت روز بعد :
( قسمتی از نوشته ها را پاک کردم که هیچ خاطره ی بدی برایم باقی نماند ..... مثل همیشه بدیها را دور
می ریزم حتی خاطره شون رو ...الهی صد کرور شکر که به لطف خدا و به برکت همان دو رکعت نماز و ذکر
و دعای خیر شما به خیر گذشت انشاء الله که ان مع العسر یسرا ...
به امید روزهای خوب و خوب تر برای همه .. انشاء الله )
تاريخ : سه شنبه دهم شهریور ۱۳۹۴ | 11:11 | نویسنده : مادربزرگ مهربون